سال 2025 برای بسیاری از گیمرها پر از تجربههای جذاب و خارقالعاده بود. از شروع طوفانی و غیرمنتظره بازی Clair Obscur: Expedition 33 گرفته تا انتشار بازیهای مهمی مثل Death Stranding 2 و Kingdom Come Deliverance 2. با این حال، بسیاری از بازیها بودند که پتانسیل بالایی برای یک تجربه جذاب داشتند اما تبدیل به یک فاجعه شدند. در این مطلب سعی کردیم تا لیستی از ناامید کننده ترین بازی های سال 2025 را ترتیب دهیم که هرکدام میتوانستند تجربه خوبی باشند اما بنابر دلایل مختلفی شکست خوردند.
آنچه در این محتوا مطالعه خواهید کرد
Toggleبازی های ناامید کننده سال 2025
خوشبختانه در سال 2025 عناوین جذاب و فوقالعاده به قدری زیاد بود که عناوین شکست خورده و ناامید کننده امسال دیده نشوند. با این حال، یک سری از بازیها بودند که نمایشهای جذابی داشتند و بازیسازهای قهاری پشت ساخت بازی قرار داشتند که انتظارات از این عناوین را زیاد میساخت. انتظاراتی که تنها نتوانستند آن را برآورده کنند بلکه تبدیل به تجربههای ضعیفی شدند که تعدادی از آنها لقب بدترین بازی سال را نیز یدک میکشد. در ادامه به معرفی 10 تا از ناامید کننده ترین بازی های سال 2025 خواهیم پرداخت.
1) MindsEye

بازی MindsEye بدون شک بدترین بازی منتشر شده در سال 2025 است که هیچ جنبه مثبت و قابل تعریف ندارد. لسلی بنزیه، تهیهکننده سری GTA وظیفه ساخت این بازی را برعهده داشت که انتظارات از آن را بهشدت بالا برده بود. تریلر و نمایشهای بازی حاکی از یک تجربه اکشن جذاب شبه GTA را میداد اما اثر نهایی فرسنگها از ضعیفترین بازی سری GTA هم فاصله داشت. بزرگترین ایراد این اثر مشکلات فنی آن بود که حتی اجازه تجربه بازی را در قدم اول به بازیکن نمیداد و با باگهای عجیبوغریب تجربه بازی را غیرممکن ساخته بود.
حتی اگر بازیکنان موفق میشدند که با همه این مشکلات به تجربه بازی بپردازند، از نظر طراحی بازی به قدری ضعیف و شلخته عمل کرده بود که بعد از چند ساعت، تجربه این بازی تبدیل به یک شکنجه روحی و روانی میشد. بازیکنان در یک کلانشهر بزرگ بازی را پیش میبردند که هیچ چیزی برای ارائه نداشت و صرفاً محیطی بود تا مراحل بازی را در آن طی کنید. تاریخ مصرف گیمپلی بازی نیز آنقدر گذشته بود که حتی بسیاری از بازیهای نسل ششم و هفتم تجربههای روانتری از آن را ارائه میدادند. بهصورت کلی بازی MindsEye جزو بدترین و ناامید کننده ترین بازی های سال 2025 بود که امیدی برای درست شدن آن هم وجود ندارد.
2) Game of Thrones: Kingsroad

دنیای فانتزی بازی تاجوتخت به لطف سریال ساخته شده از روی رمانهای این دنیا، تبدیل به یکی از محبوبترین فضاهای فانتزی تاریک در یک دهه گذشته شد. با وجودیکه فصل پایانی این سریال نتوانست انتظارات را برآورده کند، اما پتانسیل بالای این دنیای فانتزی طرفداران بسیاری داشت که بازی Game of Thrones: Kingsroad را تبدیل به یکی از عناوین مورد انتظار سال 2025 میساخت. اما بخاطر حضور سیستمهای پرداختی بیش از اندازه و تکراری شدن جهان بازی، این عنوان سریعاً تبدیل به یکی از ناامید کننده ترین بازی های سال 2025 شد.
تنها نکته مثبت این اثر، طراحی بصری و وفادار بودن آن نقاشیها و طرحهای مربوط به جهان وستروس است. به محض اینکه بازیکنان چندین ساعت را صرف تجربه این عنوان کنند، متوجه خواهند شد که این بازی چیزی جز یک اثر بیروح نیست که هدف اصلی آن صرفاً خالی کردن جیب بازیکنانش است. تلاش کردن برای رسیدن به مراحل بالآتر بی فایده است چون تمامی آیتمهای مهم و جذاب بازی، پولی هستند. از سوی دیگر، سیستم گیمپلی نسخه کامپیوتر این بازی بهقدری فاجعه و بد است که حتی نمیشود یک تجربه بیدردسر و بدون توقع را از این بازی داشت.
3) The Precinct

زمانیکه بازی The Precinct معرفی شد، بسیاری آن را با نسخههای اولیه سری GTA که از دوربین ایزومتریک استفاده میکرد، مقایسه کردند که طبیعی هم بود. بازیکنان نقش یک پلیس را برعهده داشتند و در یک محیط سندباکس، باید به دستگیری خلافکاران میپرداختند که شامل سیستمهای تیراندازی و ماشینسواری نیز بود. این بازی یکی از عناوینی بود که پتانسیل بالایی داشت اما طراحی مراحل ضعیف و گیمپلی تکراری بازی باعث شد تا تبدیل به یکی از بازی های ناامید کننده سال 2025 شود.
اصلیترین مشکل بازی Precinct تکراری بودنش است که بعد از چندین ساعت، دیگر هیچ چیز جدیدی برای ارائه ندارد. تمامی مراحل و فعالیتهای بازی تکراری میشوند. داستان بازی و طراحی محیطی بازی نیز کشش قابل قبولی ندارد تا بتواند این نقاط ضعف بازی را بپوشاند. همه این نکات باعث شده تا بازی The Precinct با وجود داشتن یک ایده فوقالعاده، نتواند تبدیل به یک تجربه بهیادماندنی و جذاب برای گیمرها شود.
4) FBC: Firebreak

استودیوی رمدی با ساخت بازی Alan Wake 2 که یکی از بهترین بازیهای سال گذشته محسوب میشود، انتظارات را از خودش بالاتر برده بود. هنگامیکه این استودیو بازی FBC: Firebreak را در سبک شوتر چندنفره معرفی کرد، بسیاری از گیمرها تعجب کردند ولی با این حال، توقع میرفت که بازی در حد یک تجربه خوب ظاهر شود. اما بعد از انتشار، بیتجربگی رمدی در ساخت یک تجربه چندنفره کاملاً دیده میشد.
این استودیو یکی از بزرگترین اشتباهات در یک بازی چندنفره را مرتکب شد و آن هم کمبود محتوا در هنگام عرضه بود. با وجودیکه این بازی از طریق گیمپس و پلیاستیشن پلاس میلیونها بازیکن را به خودش جذب کرد، اما نبود محتوای کافی باعث شد تا سریعاً بازیکنان خود را از دست بدهد. از سوی دیگر، بازی FBC: Firebreak بر اساس دنیای Control طراحی شده بود اما برخلاف این بازی، جهان این اثر خالی از هر گونه خلاقیت و نوآوری بود. همه این موارد دست به دست هم دادند تا این بازی تبدیل به یکی دیگر از بازی های ناامید کننده سال 2025 شود.
5) JDM: Japanese Drift Master

طرفداران سبک رانندگی یک آرزوی قدیمی داشتند و آن هم تجربه رانندگی در خیابانهای توکیو و شهورهای ژاپن بود. بازی JDM: Japanese Drift Master قصد داشت که این آرزوی گیمرها را برآورده کند اما در نهایت تبدیل به یکی از بازی های ناامید کننده سال 2025 تبدیل شد. در چند ساعت ابتدایی، تجربه بازی گیرا است اما بعد از مدتی تمامی ایرادهای طراحی بازی به چشم میآید و کمکم لذت تجربه از این بازی کاسته میشود.
مشکلات فنی بازی که شامل استاتر و افتفریم شدید میشود، بخش بزرگی از مشکلات این بازی را شکل میدهد که در بسیاری از جاها لذت تجربه روان را از بازیکن میگیرد. با وجودیکه تیم سازنده تلاش کرده تا سیستمهای دریفت و رانندگی در بازی جذاب باشند، اما این سیستمها بدقلقی عجیبی دارند که حتی با ساعتها تمرین هم نمیشود آن را یاد گرفت. به همه این مسائل هوش مصنوعی ضعیف رانندگان دیگر و همینطور بیروح و بیجان بودن محیط جهانباز را نیز اضافه کنید تا یک تجربه خام از یک ایده عالی را داشته باشید.
6) Star Wars: Episode 1 – Jedi Power Battles Remastered

مجموعه جنگ ستارگان یکی از معروفترین و محبوبترین آثار خلق شده در سبک علمیتخیلی است که هر اثری از آن میتواند تبدیل به یک تجربه خاص و جذاب شود. بازی Jedi Power Battles یکی از بازیهای جذاب منتشر شده از جهان جنگ ستارگان است که نسخه ریمستر آن در سال 2025 منتشر شد. این بازی برای بسیاری از گیمرها خاطرهانگیز است و تجربه مجدد آن را ستایش میکردند اما صد حیف که تجربه نهایی یک تجربه ناقص و غیرقابل بازی بود.
بزرگترین مشکل این تجربه مکانیزمهای قدیمی است که تیم سازنده حتی به خودش زحمت اصلاح و مدرنسازی آن را نداده است. حتی از نظر بصری نیز این بازی ارتقای مناسبی نداشته و مشخص است که تیم سازنده فقط به دنبال این بوده تا از طریق نوستالژی بازیکنان را فریب دهد. این بازی پتانسیل این را داشت تا بسیاری از گیمرهای قدیمی از تجربه آن لذت فراوان ببرند و گیمرهای نسل جوان نیز شانس تجربه مناسب این اثر را نداشته باشند.
7) La Quirema

بازی La Quirema یکی دیگر از بازی های ناامید کننده سال 2025 بود که توجه زیادی را به خودش با تریلرهای جذاب جذب کرده بود. از سوی دیگر، حضور نیکولاس ویندینگ رفن، کارگردان فیلم Drive بهعنوان یکی از نویسندگان داستان بازی، توقعات از تجربه این بازی را به مراتب بالاتر برده بود. اما در نهایت، این بازی نتوانست از پتانسیل قوی که داشت استفاده کند و حتی نویسندگی ویندینگ رفن نیز تبدیل به یکی از نقاط ضعف این بازی شده بود.
یکی دیگر از نقاط ضعف بزرگ این بازی که این اثر را تبدیل به یک تجربه ناامید کننده میساخت، کوتاه بودن داستان بازی بود که فقط در چند ساعت میشد آن را به پایان رساند. از نظر گیمپلی نیز این بازی حرفی برای گفتن ندارد. سیستم تیراندازی که بخش بزرگی از گیمپلی این بازی را شکل میدهد نیز بسیار ساده و بدون عمق است که سریعاً خستهکننده میشود. این بازی توانایی این را داشت که تبدیل به یک تجربه علمیتخیلی بینظیر و فوقالعاده شود اما در نهایت چیزی جز ناامیدی برای طرفداران این سبک نداشت.
8) Ambulance Life: A Paramedic Simulator

شاید عجیب باشد اما سبک شبیهساز یکی از محبوبترین سبکهای بازی است که بسیاری از گیمرها از دقت به جزئیات و واقعگرایی این بازیها بهشدت لذت میبرند. بازی Ambulance Life: A Paramedic Simulator امید یک تجربه این چنینی را در قالب یک امدادگر ماشین آمبولانس میداد که در شرایط استرسزا و سخت باید مراقب مریض میبود. یکی از نکاتی که باعث شده بود این بازی تبدیل به اثری مورد انتظار شود، همین موضوع حساسیت روی انتخاب بود. با این حال، این بازی نتوانست بهخوبی از هیچکدام از پتانسیلهای خودش استفاده کند و تبدیل به یکی از بازی های ناامید کننده سال 2025 شد.
اولین چیزی که ضربه محکمی به تجربه این بازی میزند، باگها و مشکلات فنی فراوان آن است که برای بسیاری از گیمرها دلیل اصلی رها کردن تجربه این بازی بوده است. از سوی دیگر، گیمپلی بازی خیلی سریع تکراری میشود و شرایطی که بازیکنان در آن قرار میگیرند بعد از چند ساعت در یک چرخه قرار گرفته و فقط کارهای قبلیها در زمان کمتر یا بیشتر باید انجام دهند. بخش رانندگی و هوش مصنوعی دیگر ماشینها نیز بهشدت ضعیف است که چیزی جز صدمه زدن به روند بازی ندارد. این بازی پتانسیل بالایی داشت تا تجربه متفاوت و جذابی را برای طرفداران شبیهساز رقم بزند اما در نهایت شکست خورد.
9) Hotel Barcelona

در صنعت گیم هیدتاکا سوهیرو و گویچی سودا ملقب به سودا51 جزو خلاقترین و دیوانهترین کارگردانها شناخته میشود که برای اولین بار بازی Hotel Barcelona را بهصورت مشترک کارگردانی کردند. این بازی برای گیمرهای قدیمیتر یک آرزوی باورنکردنی بود که به واقعیت تبدیل شد اما بعد از انتشار بازی بسیاری ناامید شده و باور داشتند که کاش چنین آرزویی نمیکردند. با وجودیکه بازی روی کاغذ ایدههای جذاب و دیوانهواری دارد، اما خود بازی یک تجربه خام و پولیش نشده است.
گیمپلی بازی با وجودیکه مکانیزمهای جذابی دارد اما بهقدری بدقلق هستند که نمیتوان از آن لذت برد و بیشتر تبدیل به دردسر برای بازیکن است. از سوی دیگر، گیمپلی بازی و اتفاقات پیرامون بازیکن به هیچعنوان همخوانی ندارد که باعث میشود بازیکنان خیلی سریع از دنیای بازی فاصله بگیرند و نتوانند در جهان عجیب هتل بارسلونا غرق شوند. در نهایت مانند بسیاری از بازیهای دیگر این مطلب، این عنوان نیز بعد از مدتی بهشدت خستهکن و تکراری میشود.
10) Tales of the Shire: A The Lord of the Rings

دنیای ارباب حلقهها یکی از ستونهای جهان ادبی فانتزی را شکل میدهد که پتانسیل بالایی دارد تا آثار مختلفی از دل آن بیرون آید. بازی Tales of the Shire یکی از این آثار بود که هنگام معرفی برای طرفداران این جهان و همینطور گیمرهای سبک شبیهساز زندگی تبدیل به اثری مورد انتظار شد. اما بعد از انتشار مشخص شد که این بازی صرفاً آرزو و خیال تجربهی جذاب از زندگی در کنار هابیتها در شایر را فروخته و دیگر چیزی برای ارائه ندارد.
این بازی با امتیاز متاکریتیک 58 از سوی منتقدین و 3.6 از سوی گیمرها، تبدیل به یکی از ناامید کننده ترین بازی های سال 2025 شد. یکی از بزرگترین مشکلات بازی Tales of the Shire این است که هیچکدام از NPCهای این بازی هویت و شخصیت خاصی ندارند که بازیکنان به مرور با آنها دوست شود و برای آنها ارزش قایل شود. با وجودیکه این بازی مکانیزمهای سبک شبیهساز زندگی را خوب پیاده کرده اما در نهایت چیزی جز یک الگوبرداری نیست و جنبه خلاقانهای را نمیتوان در آن پیدا کرد که تجربه این بازی را خاص بسازد.
جمع بندی
این بود لیستی از 10 بازی های ناامید کننده سال 2025 که انتظارهای بسیاری از آن میرفت اما در نهایت بخاطر مشکلات فنی یا ضعیف عمل کردن در بخش طراحی، شکست خورده و به باد فراموشی سپرده شدند. تعدادی از بازیهای این لیست ممکن است برای یک تعدادی از گیمرها تجربه جذابی باشد اما آثاری مثل MindsEye بخاطر مشکلات فنی فراوانی که داشت، راه تجربه را کاملاً برای گیمرها میبندد. برای شما کدام بازی از سال 2025 ناامید کننده بوده است؟ در بخش کامنتها برایمان بنویسید.
بهترین هدیه یلدا برای پسرها و آقایان
بهترین هدیه یلدا برای دخترها و بانوان